خود آ

شاید هم "به خود آ"

 

چیز جالبی است. از دوران بچه گیم باهم بزرگ شدیم!

کاربرد زیادی هم دارد!

معمولا وقتی جواب سوالی را نمی دانی یا حوصله پیدا کردن جواب را نداری ، اسمش را می آوری و تمام!

مرحم انسانهای دیوانه ای مانند من است. شب ها با هم حرف می زنیم هرچند جوابم را مانند من نمی دهد اما آرامم می کند.و این خوب است.

شاید من آنقدر ضعیفم که به او نیاز دارم اما احساس کردنش باعث قدرت من است.

هرچند مانند بقیه همه چیز را به گردن او نمی اندازم! خیر و شر را از خودم می بینم اما او هست که باشد.

برای بعضی ها نوعی توجیه است برای کثافت کاری هایشان!

و برای بعضی ها نوعی توضیح است برای جسارت هایشان

و برای بعضی ها نوعی توبیخ است برای پشیمانی هایشان.

اما برای من چیزی غیر از من نیست و من هم چیزی غیر از او نیستم!

چیز جالبی است!شاید بهتر باشد بگویم چیز جالبی هستیم.

برای بعضی ها وسیله ای برای بازی با دیگران است.

و برای بعضی دیگر ، راه نسبتا خوبی برای اثبات دروغ هایشان.

برای بعضی ها وسیله ای برای نترسیدن و برای بعضی دیگر وسیله ای برای ترسیدن!

و برای بعضی دیگر دیگر دیگر ، جفتش!

اگر نبود بعضی ها در قبال سوال های بی جوابشان چه می گفتند؟

خدا خواست ، خدا بخواهد ، خدا کرد ، خدا می کند ، خدا نکند ، خدایا نکن ، و از این قبیل ... ،

آنها گناه دارند! دلم برایشان می سوزد بیشتر از مقداری که آنها دلشان برای من می سوزد!

آنها اسم برایش می گذارند ، چون بلد نیستند صدایش کنند ، و بلد نیستند پیدایش کنند.

همیشه راه های دور را برایش می پیمایند و به آسمان دعایشان را می گویند.

اما به عقیده من چشمها را باید بست تا جور دیگر دید!

به گفته پروین خانم:

در میان خانه گم کردیم صاحب خانه را

 

و باز هم به این می رسم که به راستی

خدا ما را ساخت ، یا ما خدا را ساختیم؟