ارسطو! تو را نمی خواهم دیگر

این چند خط را می نویسم برای ثبت در تاریخ. برای این که بعدتربدونم که این حرفها را ثبت کردم.

روزی از استادی پرسیدند: چرا این حماقت ارسطویی این همه سال فراگیر شد؟ آیا کلیسا در آن نقشی داشت؟ (شما می توانید بخوانید اسلام) استاد نگاهی کرد و پاسخ داد: این ارسطو نبود که احمق بود، در واقع احمق آن هایی بودند که چند صد سال پس از او این سخنان را تکرار کردند. البته که کلیسا نقش زیادی داشت.

برای تمام استادانی که پرسش هایم را نادرست پاسخ دادند متاسفم. امیدوارم آن هایی که از من پاسخ درست این پرسش را نگرفته اند، این متن را بخوانند.

فلسفه یونان باستان، به ویژه آن بخشی که به ارسطو مربوط است و فن شاعری اش، برای تاتریها، بی مصرف و خراب کننده است. نگاه دوتایی (دوالیسم) به جهان هستی بنیان جهان بینی را در تئاتر تغییر می ده. البته آن را به سمتی می بره که تئاتر اروپا یکصد سالی هست از او گذشته..

هر نوع تلاشی برای درک و گسترش این فلسفه، این کتاب و جناب ارسطو از نظر من جنایت است. ارسطو با کنارتر گذاردن اوریپیدس و به صحنه تر کشاندن سوفوکلس به همه ما تئاتر شناسان خیانت کرد. تازه می فهمم که هر نوع حرکت آلترناتیو در تئاتر از این نقطه آغاز می شود. تئاتر شناسان اروپایی خیلی زود با کشف فلسفه شرق دور (وحدت گرایی) به این امر مهم پی بردند. اما ما که فلسفه شرق دور را در نزدیکترین کوچه های کنار خانه هامان داشتیم، دست به دامان آن فیلسوف بزرگ بی سواد شدیم تا چهل بار ارسطو را بخواند و نفهمد. ابن سینا را می گویم. پس از بار چهلم هم که نفهمید، دست به دامان آن شیخ دیگر شد تا شرحش را بر مابعدالطبیعه بخواند. آخر سر به این نتیجه رسید که سخن گفتن در باب هنر بی هودگی است. کاش می دانستیم که ارسطو از همان ابتدا بی هوده بود، برای ما تئاتریها.

دریغ از همه آن سال هایی که در فهم یونان از دست دادم. در یونان باستان اگر چیزی هم برای کشف هست، که هست؛ ربطی به فیلسوفانش و دوگانگی نگاهشان به جهان ندارد. چیزی در یونان هست که پیشینی تر است از همه این حرف های بی هوده

تا جائیکه دیدیم موقع گاوبازی وقتی میخوان یه گاوی رو خشمگین کنن تا حمله کنه از رنگ قرمز استفاده میکنن
ولی از اونجاییکه ما باید همه چیزمون با دنیا فرق داشته باشه انگار گاوهامون هم به هیچ رنگی حساسیت ندارن الا رنگ سبز

ادراک به مثابه کشک

۲ سال و خرده‌ای هستش که این هوای گرم رو باهاش آشنا هستم. اما هنوز وقتی‌ از تو پنجرهٔ اتاق بیرونو میبینم، وقتی‌ به هوای ابری آسمون و ابرای سفیدی که با لایه های نازک تو آسمون هستند نگاه می‌کنم، فکر می‌کنم که هوا بیرون ۱۰-۱۵ درجه بالای صفر هستش. ولی‌ زهی خیال باطل، کافی‌ فقط پامو از خونه بذارم بیرون تا بفهمم که هوا مثبت ۴۵ هستش. اینه تفاوت ادراک و واقعیت :)

نرین تو صنعت!!

تا چند صباح دیگه اگه غفلت بکنیم از عالم هپروت غنچه قپینا شدیم به عالم ملکوت
اقا یکی پیدا نمیشه جلوی این پیشرفتهای همه جانبه ما رو بگیره
اقا غلط کردیم که زرت و زورت طی 2500 سال خالی بستیم که ما میتوانیم ، به ولله اگر بتوانیم. اقلکم یکی بیاد جلوی پیشرفتهای غزلقورتکی ما رو در صنعت هوا و فضا بگیره وگرنه این- اینم * (خط و نشون) تموم میشیم ها
هنوز سالگرد خانواده هایی که شاد و خرم تو پژو405 شون تا ته سوختن اما به خودروی ملی گرگر افتخار میکردن نرسیده که خبر یه افتخار ملی جدید نیاز مردمو به تمام موبرها برطرف کرده چون از شدت ترس نه کرکی به تن مانا نه پری به جسم و جانا
تو عالم هپروت بودم که دیدم مدیرعامل صنایع هوایی نیروهای مسلح گفتند که: (( قصد ساخت هواپیماهای پهن پیکر در سبک بوئینگ و ایرباس داریم.بلوف نمیزنیم ،تا پنج سال دیگر ببینید در صنعت هواپیما چه خروجی هایی خواهیم داشت.))
در اینکه بلوفی در کار نیست شکی نیست چون شوخی هم حدی داره ولی اخه خروجی در صنعت هواپیما تا کجا ؟ تا چند؟ بابا همین الانش مگه توی این صنعت کم خروجی داریم
 دستکم سالی سه تا هواپیما لب لب جمعیت خروج میدید بس نیست که حالامژده میدین و تهدید میکنین که ببینید تا 5 سال دیگه چه خروجی هایی خواهیم داشت ،بخدا ما دیدیم چه خروجی هایی داشتین ،چه دسته گلایی توی این صنعت خروج دادینشون
هر چیزی به جای خود ، خروجی بسه دیگه ، درسته که در راستای ورودی ها کارهایی داره انجام میشه و قراره به ورودی های امسال مبلغ هنگفت 1میلیون تووووووووومان پرداخت بشه ولی قرار نبود پهن پیکرتراشی بکنین تا ورودی و خروجیتون در یک راستا باشه اقا والاغیرتا بزنین تو یه راستای دیگه تا هم ما بندگان خدا راضی باشیم هم یه مشت کارمند حقوق بگیر ایرباس و بوئینگ ،  به جای اینکارا با پولش برین پسته بخورین ، برین تو سینما!!! ، با بچه های صنعت برین تو پارک برین خیلی جاهای دیگه ولی نرین تو هوا!!!نرین تو صنعت!!!! نرین تو صنعت هوا و فضا!!!!