همسفر و همگامی چون "تو" داشتن ؛
نعمتی است که طولانی ترین راه ها را هم ، به حد اعجاب انگیزی کوتاه می کند . . .
پس تو ای فرشته ی من !
به خاطر منی که تا نفس های آخر به حضورت محتاجم ؛
این طور نگران خوب و بد هر پیچ این راه هزارتو نباش . . .
این سخن را بارها شنیده ایم که برای یک صعود دشوار به اورست ،
گروهی بزرگ حرکت می کند تا گروهی کوچک به مقصد برسد . . .
گروه بزرگ تمام کارها و حرکاتش را انجام می دهد
تا گروه کوچک لحظه ی رسیدن را احساس کند . . .
این نیروی گروه بزرگ است که گروه کوچک را پیش می راند
و به احساس "رسیدن" می رساند . . .
آری بانوی من !
در این راه و تمام راه های زندگی ،
تو و وجودت آن گروه بزرگ اید و من آن گروه کوچک . . .
عزیز من!
تو گرچه تکیه گاه منی ،
اما وجودت به تنهایی ساقه ی باریک یک گل مینا ست ؛
نگذار حتی نسیم یک اضطراب و تشویش ،
این ساقه ی ظریف را ذره ای خم کند که ؛
شکستن تو ، در هم شکستن من است . . .
جهان ، جهان دغدغه هاست ؛
پس بیا با ایمانمان ، بی دغدغه باشیم . . .
بدان که سخت ترین طوفان هم ؛
"مهمان" دریاست ، نه صاحب خانه ی آن . . .
با هم با آرامش طوفان ها را هم می گذرانیم ؛
و آن گاه از دریای آرام زندگی
لذت می بریم . . .