سلام
داشتم فکر می کردم.دنبال یه جمله بودم تا اهمیت نظر دادن شما دوستان رو بیان کنم. این به ذهنم رسید " نظرات شما مثل هیزم هایی می مونه که کوره انگیزه رو در وبلاگ من روشن نگه می داره. پس هر چی بیشتر باشه آتیشش بیشتر گرم می کنه. از انداختن هیزم های مرطوب خود داری کنید." جدی باحال بود.
در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند، و بر حسینی می گریند که آزادانه زیست.
" دکتر علی شریعتی"
من داغ
زغالم
زغال علا
من هم در عجبم!
ولی حس می کنم همه نمی تونن اینجوری باشن! آدما با هم فرق می کنن! بعضی ها نمی خوان ریسکی باشن!
ولی من در عجبم که شریعتی چرا فکر کرده که مردم واسه امام حسین گریه میکنن؟!؟!
من که منم میدونم مردم واسه غم و غصه خودشون گریه میکنن واسه چیزایی که میتونن بدون اینکه دلیلشو به کسی بگن گریه کنن.